سران فتنه و پرونده سکینه آشتیانی
نقش فتنه در شکلگیری پروژه سکینه محمدی

اگر خبر حکم اعدام سکینه محمدی آشتیانی رسانهای نشده و در خارج از ایران بازتاب نمییافت، هیچگاه نقش پیچیده گروههای اپوزیسیون داخلی و خارجی در به راه انداختن کمپینهای خبری و تشکیلاتی جهت خدشه وارد کردن به وجهه نظام جمهوری اسلامی آشکار نمیشد.
به گزارش خبرگزاری زنان و به نقل از وطن امروز؛ چندی پیش در گزارشی به سناریوی طراحی شده توسط برخی گروههای اپوزیسیون برای تاثیرگذاری بر پرونده سکینه آشتیانی و استفاده تبلیغاتی از آن برای پیشبرد اهداف خود پرداخت؛ سناریویی که نشان میداد محمد مصطفایی، وکیل سکینه آشتیانی از سوی مینا احدی، یکی از سران گروهکهای اپوزیسیون خارج از نظام ماموریت یافته تا وکالت این متهم را بر عهده گرفته و جزئیات پرونده او را برای استفاده توسط این گروهکها در اختیار این فرد قرار دهد.
مینا احدی که تلاشهای زیادی برای بینالمللی کردن پرونده سکینه محمدی انجام داده در گفتوگو با رسانهها نیز عنوان کرد که همکاری مناسبی با سفارتخانههای کشورهای اروپایی در آلمان و بویژه فرانسه داشته تا از پرونده این زن متهم به زنا و قتل همسرش برای مبارزه با نظام جمهوری اسلامی استفاده کند.
اما با آشکار شدن چهره واقعی محمد مصطفایی و ماموریتی که برای تخریب وجهه نظام قضایی ایران داشته است و همچنین رقابت این 2 فرد برای به دست گرفتن رهبری جریانی که به حمایت از سکینه محمدی در خارج از کشور میپردازند، محمد آسنگران همسر مینا احدی در نوشتهای در یکی از سایتهای ضد انقلاب به بیان ابعادی دیگر از ماجرای سکینه محمدی پرداخت.
محمد آسنگران که دبیر گروهک کمونیست کارگری ایران است و قبل از این نیز عضو گروهک تروریستی کومله بوده است، مانند مینا احدی اذعان کرده است که محمد مصطفایی، پرونده سکینه آشتیانی را بنا به درخواست مینا احدی بر عهده گرفته و در حین بررسی شدن این پرونده در دادگاه نیز اخبار و اطلاعات مربوط را در اختیار وی قرار میداده است.
سران فتنه و پرونده سکینه آشتیانی
آسنگران در عین حال که عنوان کرده است این پرونده به خواست مینا احدی در دست مصطفایی قرار گرفته اما فرار محمد مصطفایی از ایران و پناهندگیاش در یک کشور اروپایی و همچنین گفتوگوهای او با رسانههایی نظیر اشپیگل و تایمز را ماموریت تعریف شده توسط سران اصلاحات برای این وکیل معرفی میکند. وی در نوشته خود آورده است: محمد مصطفایی از کجای ماجرا وارد شده و تا کجا آمد؟ خبر احتمال اجرای حکم سنگسار سکینه را مصطفایی در سایت خودش اعلام کرد و همانند دهها مورد دیگر که در سایت خودش اخبار احتمال اجرای حکم اعدام یا سنگسارها را اعلام میکرد این بار هم این کار را کرد. با گذشت زمان مصطفایی به نعل و میخ زد و هر جایی که امکانش بود به مینا احدی حمله کرد و هر جا به نفعش بود خود را رهبر و عامل اصلی نجات سکینه معرفی می کرد.
در ادامه این گزارش، آسنگران به وضوح مینویسد: ماموریت مصطفایی از سوی یکی از سران اصلی اصلاحات بوده است . البته مشکل دوم خردادیها و اصلاحطلبان چیز دیگری است و آنها با جریانسازی از این ماجرا خواهان آزادی افراد همدسته خود از زندان هستند. این عضو گروهکهای اپوزیسیون در عین حال از نزدیکی و ارتباطات خاص مصطفایی با سایت اینترنتی جرس که از سایتهای خبری متعلق به حلقه لندن است، خبر میدهد و با بیان اینکه افکار مصطفایی بشدت به این افراد نزدیک است و سایت خبری متعلق به مهاجرانی از او حمایت میکند،آورده است: سایت جرس نخستین اخبار از سکینه را همیشه از قول مصطفایی مینویسد البته اگر درست از آب درآید اما اگر خبر جعلی باشد آن را به اسم مینا احدی (همسر نویسنده) منتشر میسازد و سپس مصطفایی و جرس با همدیگر به احدی و دیگرانی که در این جریان نقش داشتند حمله میکنند. نکته جالب اینجاست که سایت جرس و رسانههای وابسته به اصلاحطلبان، مصطفایی را قهرمان معرفی میکنند. اما اگر خبری جعلی باشد به مینا احدی و برخی دیگر حمله میکنند!
تناقضگوییها و قبول جرم متهم
نویسنده این یادداشت سپس به ضد و نقیضگوییهای مصطفایی اشاره داشته و به این مساله که مصطفایی بعد از منتشر شدن گفتوگوی تلویزیونی سکینه آشتیانی، جرم او را قبول میکند، اعتراض میکند: «مصطفایی بعد از استقرار در اسلو در یک مصاحبه با نشریه اشپیگل در آلمان گفت که خانم آشتیانی در قتل همسرش دست داشته و احتمالا با تزریق داروی بیهوشکننده و... شریک قتل بوده است».
آسنگران همچنین در ادامه یادداشت خود آورده است: در همان مصاحبه او گفت که عکس سکینه را سجاد به خارج کشور ارسال کرده و منتشر شده است. این در حالی بود که جمهوری اسلامی به دنبال پیدا کردن سرنخ ارسال این عکس بود. بعدها که از سجاد سوال شد، او این اتهام را به عهده نگرفته بود. سجاد با شنیدن این مصاحبه بسیار ناراحت شده و گفت: هر کس (مصطفایی) ادعایی درباره خانواده ما داشته باید مدرک بیاورد. اما مصطفایی در مقابل این اعتراض سجاد با ادبیاتی سخیف گفت: این پسرک شهرستانی که نمیداند اینترنت چیست از کجا فهمیده من با اشپیگل حرف زدهام. سپس سجاد و سعیده نامهای به خط خودشان نوشتند و امضا و منتشر کردند. در آن نامه اعلام کرده بودند آقای مصطفایی دیگر وکیل مادر ما نیست، هم بهدلیل اینکه از ایران خارج شده و هم به دلیل اینکه از پرونده مادر ما سوءاستفاده میکند. همچنین خانم آشتیانی در زندان نامهای را امضا کرد و گفت دیگر مصطفایی وکیل من نیست. اما مصطفایی هر جا که به نفعش است سوار جریان سکینه میشود. اقدامات عجیب و غیر قابل باور مصطفایی این ظن اولیه را مرتب و بیش از پیش تقویت میکند که او آگاهانه میخواهد سیاست جناح اصلاحطلبان را در این ماجرا پیش ببرد.
رقابت برای دروغگویی !
نگاهی به روند شکلگیری جریان خبری سکینه آشتیانی و اختلافاتی که هماکنون بین نیروهای اپوزیسیون خارجی بر سر این مساله به وجود آمده، حاکی از تلاش این گروهها برای بقای بیشتر با دستاندازی به پروندههایی نظیر پرونده قضایی سکینه آشتیانی است. اقدامی که اگر با پیگیری و بیان دروغهای بیشتر دنبال نشود، مرگ حتمی این گروهکهای اپوزیسیونی را به دنبال دارد. به همین دلیل نیز رقابت این گروهها برای بیان دروغهای جدید درباره پرونده سکینه محمدی ادامه دارد. تا جایی که چند هفته پیش مصطفایی وکیل برکنار شده سکینه آشتیانی، بدون بیان کردن این مساله که یکی از اتهامات سکینه آشتیانی ارتباط نامشروع با 2 فرد دیگر بوده است، ادعا کرد سکینه آشتیانی به این دلیل همسر خود را کشته که توسط او به مردان دیگر فروخته میشده؛ ادعایی توهینآمیز که بعد از انتشار اعترافات این متهم برای تحت تاثیر قرار دادن این اعترافات بیان شد.