سالگرد فرار مهدی هاشمی هم گذشت، اما هنوز ...

سالگرد فرار مهدی هاشمی هم گذشت، اما هنوز ...

با نزدیک شدن به موعد انتخابات دهم ریاست‌جمهوری، مهدی یکی از کسانی بود که راهبری راهبرد پدر مبنی ‌بر «رئیس‌جمهور دهم؛ هر کس جز احمدی‌نژاد» را برعهده داشتند. او این بار خود راساً به‌عنوان یک فرد رسانه‌ای وارد کارزار انتخابات شد

امروز دقیقا 365 روز از خروج «مهدی هاشمی رفسنجانی» فرزند 40 ساله حجت الاسلام و المسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی از کشور می‌گذرد.انتخابات 88؛عرصه جنگ با دموکراسی پس از اعترافات متهمان و عوامل کودتای مخملین در جلسه چهارم دادگاه فتنه‌گران به تاریخ سوم شهریورماه 88، مهدی خطر دستگیری و محاکمه را احساس کرد و فهمید باید حداقل پاسخگوی اتهاماتی که مدیرمسؤول، سردبیر و عضو شورای سردبیری‌اش در سایت جمهوریت به وی نسبت داده‌اند، باشد.با نزدیک شدن به موعد انتخابات دهم ریاست‌جمهوری، مهدی یکی از کسانی بود که راهبری راهبرد پدر مبنی ‌بر «رئیس‌جمهور دهم؛ هر کس جز احمدی‌نژاد» را برعهده داشتند. او این بار خود راسا به‌عنوان یک فرد رسانه‌ای وارد کارزار انتخابات شد و با راه‌اندازی‌ سایت‌ «جمهوریت» به طور رسمی، مدیریت بخش رسانه‌ای ستاد موسوی را چه از لحاظ خبرسازی و نظرسازی و چه از لحاظ القای تقلب در انتخابات پیش‌رو به جامعه برعهده گرفت.اما برخلاف نظرسازی‌ها، مهدی که اینک باتجربه‌تر از انتخابات 84 شده بود و نتایج نظرسنجی‌های رسمی موسسات معتبر خارجی و داخلی را مشاهده می‌کرد، دید دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، سعی کرد، قواعد بازی را به هم بریزد.

یکی از نخستین سایت‌هایی که شبهه تقلب در انتخابات را پیش از برگزاری آن، مطرح کرد و سعی در القای این موضوع به رای‌دهندگان داشت، «جمهوریت» به صاحب امتیازی و مدیرعاملی «مهدی»، مدیر‌مسؤولی «حمزه کرمی» و سردبیری «مسعود باستانی» بود.انصافا جمهوریت نیز با وجود آنکه تنها 4-3 ماه از راه‌اندازی‌اش می‌گذشت اما جای خود را در عرصه رسانه‌ها باز و خود را مطرح کرد؛ البته نباید از این موضوع گذشت که به گفته «ن»؛ یکی از اعضای شورای سردبیری این سایت: «راهکار مهدی برای سریع جا افتادن [سایت] جمهوریت و مطرح شدن آن، انتشار خبرهای جنجالی؛ فارغ از صحت یا عدم صحت این اخبار بود».جالب آنکه خود مهدی هاشمی، یکی از کسانی بود که با ساخت شایعه و خبرسازی‌های هدفدار، منبع خبری جمهوریت بود! کار سایت، پس از قطعی شدن شکست موسوی به آنجا رسید که کارکنان ‌آن برای لااقل پیروزی احمدی‌نژاد با رای نزدیک‌تر به موسوی، به انتشار شب‌نامه‌هایی برای تخریب گسترده‌تر احمدی‌نژاد و دولت مستقر، روی آوردند.

شب‌نامه موج با 200 هزار نسخه که تماما به تخریب دولت و حتی نظام اسلامی پرداخته بود، با مسؤولیت مستقیم مهدی منتشر شد.سرانجام روز جمعه 22 خرداد 1388 هجری خورشیدی فرارسید و مردم به‌رغم همدستی دشمنان داخلی و خارجی احمدی‌نژاد، «نه»‌ای به بزرگی 24 میلیون رای به استراتژیست اصلی «نه احمدی‌نژاد» گفتند و خادم خود را برای یک دوره 4 ساله دیگر برگزیدند.گفته می‌شود، یکی از کسانی‌ که رهبری پشت صحنه آشوبگران و تامین هزینه‌های مالی کشاندن اراذل و لات‌ها به خیابان‌ و تخریب اموال عمومی در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری را برعهده داشته، مهدی هاشمی است. در این بین اعضای خاندان هم، مهدی را در صحنه‌گردانی آشوب‌ها تنها نمی‌گذاشتند.

حضور فائزه در تقریبا همه آشوب‌های پس از انتخابات نشان‌دهنده یاری‌گری تمام و کمال خاندان به مهدی است.صدای پای محاکمه «القای تقلب در انتخابات پیش از برگزاری آن»، «حمله به عملکرد 4 ساله دولت نهم»، «تضعیف نهادهای قانونی کشور همچون شورای نگهبان، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی»، «تضعیف شخص رئیس‌جمهوری»، «ارائه اخبار ضد و نقیض مبنی‌بر سوءاستفاده از اموال دولتی» و «سوژه 10 برابر شدن صندوق‌های سیار انتخابات» مواردی بود که مدیرمسوول، سردبیر و عضو شورای سردبیری سایت جمهوریت، انجام آنها را به مهدی نسبت دادند.وی نیز 9 شهریور به بهانه سرکشی به شعب دانشگاه آزاد به لندن رفت؛ هرچند دفتر وی در این دانشگاه مدعی است، مهدی پیش از 3 شهریور جهت بازدید و رسیدگی به دفاتر و شعب دانشگاه آزاد در خارج از کشور عزیمت کرده است. البته در بیانیه دفتر «رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد» یعنی مهدی هاشمی عنوان شده بود، «قطعا بعد از اتمام ماموریت سازمانی خویش، جهت پاسخگویی به مطالب کذب مطرح شده در دادگاه، به کشور بازخواهد گشت».

مطلب را با عنوان یک خاطره و آرزوی برگزاری دادگاهی عادلانه برای این آقازاده خوش‌فکر به پایان می‌برم. 3 ماه و 6 روز پس از ماموریت سازمانی(!) مهدی، حجت  الاسلام و المسلمین هاشمی‌رفسنجانی در مشهد مقدس گفت: «مهدی ما رفته خارج و خیالش از پرونده‌هایش راحت است... من مطمئنم مهدی در این انتخابات، هیچ دخالتی نداشت و در هیچ یک از اغتشاشات و در هیچ نقطه‌ای نبوده است... مهدی ما پول ندارد که به بقیه بدهد. مهدی به سفر کاری‌[!] رفته است و این نیز مساله‌ای عادی بوده است... مهدی دائما می‌گوید، می‌خواهد بیاید ولی من به او می‌گویم، نیاید و کارهایش را انجام بدهد... مهدی هر وقت لازم باشد، می‌آید..

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد