در اقدام ناشایست از سوی نشریه پنجره صورت گرفت؛
پنجرهای رو به فتنهگران برای نقد دولت
موضع گیریهای این نشریه و دیگر رسانههای حامی یک شهردار بیشباهت به عملکرد روزنامههای زنجیرهای دوران دوم خرداد نیست. جایی که شاهدیم به رغم فرمایشات صریح رهبری انقلاب، موضوعات درجه چندم به موضوعات اصلی تبدیل میشود و بالعکس.
|
انتخابات با شکوه دهمین دوره ریاست جمهوری ایران اسلامی بی شک یک پیروز داشت و آن هم ملت و رهبری بودند. زیرا هم مردم و هم رهبری به آنچه که وظیفه خود میدانستند و لازم بود عمل کردند. رهبری در درجه اول مردم را به حضور حداکثری در انتخابات دعوت کرد و از سویی دیگر به بازگویی ویژیگیهای رییس جمهور انقلابی پرداخت. مردم نیز مانند همیشه حضور آگاهانه خود را به نمایش گداشتند و بدون ادعا و چشمداشتی پرچم اتحاد ملی و اقتدار اسلامی را برافراشتند.
- حوادث پیش آمده بعد از انتخابات در تهران از چند جنبه هم فرصت بود و هم تهدید.
به هر حال سالهای سال بود که نظام تهدیدی به این اندازه را ندیده بود و از سویی دیگر تبلیغات وسیع میشد که در صورت بروز کوچکترین اعتراض مدنی نظام سریعاً از مواضع خود کوتاه میاید و یک قدم عقب مینشیند و این آغازیست جهت فتح سنگر به سنگر نظام. از سویی دیگر فرصتی برای گروههای فرصت طلب و آفتاب پرستهای سیاسی بود تا بتوانند بر موج اعترضات سوار شوند و از ورای اتخاذ مواضع همراه با فتنه، از آب گل آلود فتنه ماهیهای سیاسی بگیرند.
- بی شک خواص جامعه و کارگزاران سیاسی نقش مهمی در حرکت رو به جلو و حمایت از رهبری انقلاب دارند. در زمان زعامت امیرالمومنین(ع) شاهد بی تحرکی و فتنه گری خواص بر علیه امام(ع) بودیم و عدم پذیرش سخنان ایشان در جامعه منجر به این میشد که ایشان با بیانی صریح و عتاب آلود به مردم بگوید که "حرف معاویه در جامعه خود خریدار دارد و حرف من بی تاثیر شده است. آنها در باطل خود استوار و شما در حق خود سست و پراکنده. ایکاش 10 تا از شما را می دادم و یکی از آنها را میخریدم".
- بیان این سخنان حاکی از این است که خواص به علت آلودگی به مسائل مالی و یا بی بصیرتی سیاسی از نقش اصلی خود غافل مانده و خود به قطعهای از پازل دشمن تبدیل شدهاند. در این میان معدود خواص با بصیرت و آگاه نیز با وحود تلاش بسیار نتوانستند مسلمانان نا آگاه را متوجه اشتباه خود کنند.
- در هفتهای که گذشت، هفته نامه "پنجره" متعلق به گروه سیاسی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در شماره اخیر خود به بهانه نقد عملکرد دولت، دست به دامن یکی از حامیان سیاسی جریان فتنه رفت. «محمدرضا خباز» نماینده گروه اقلیت مجلس از حامیان سرسخت مهدی کروبی نفر است. گرچه نشریه پنجره و رسانههای حامی شهرداری تهران به خوبی نقش تطهیر فتنهگران و نوچه های آن را بازی میکنند و در این میان تلاش میکنند تا با تمرکز حملات و انتقادات به دولت، نگاههای جامعه را از سوی دولت به خود و کاندیدای آینده سیاسیشان جلب توجه کنند.
- تخریب دولت توسط این رسانهها به امری عادی و روزمره تبدیل شده است. تا جایی که حتی دست به دامن حامیان کودتای شکست خورده میشوند. این رسانهها که تمام هم و غمشان در حوادث بعد از انتخابات رسیدگی به مرگ فرزند دکتر روح الامینی بود، عملاً باعث فراموشی شهدای بسیجی و مظلومی شد که بدون هیچ چشمداشتی از آقایان سیاسی برای دفاع از کیان نظام اسلامی به شهادت رسیدند تا فردا از سوی برخی مسوولان بیبصیرت متهم به خشونت طلبی و رفتارهای خارج از ضابطه شوند.
- به هر حال این نشریه در حالی به طور جدی به سراغ حامیان اصلی کودتاگران میرود که تا کنون نتوانسته از زبان حامیان جریان کودتا حرف یا موضعی برعلیه اربابان سیاسیشان بگیرد. متاسفانه امروزه تخریب و نقد غیرکارشناسی دولت به امری عادی و حتی پرستیژ سیاسی محسوب میشود تا از روای تخریب دولت بتوان به خیال خام، آینده سیاسی جریان خود را تامین کنند.
- موضع گیریهای این نشریه و دیگر رسانههای حامی شهردار تهران بی شباهت به عملکرد روزنامههای زنجیره ای دوران دوم خرداد نیست. جاییکه شاهدیم به رغم فرمایشات صریح رهبری، موضوعات درجه چندم به موضوعات اصلی تبدیل می شود و بالعکس.
- آیا دوستان هب ظاهر منتقد و در عمل مخرب ما از نقد اصولی و کارشناسی دولت اینگونه بازماندهاند که دست به دامن جریان فتنه میشوند؟ آیا امثال سیدرضا اکرمی و محمدرضا خباز که هنوز بر سر مواضع غیر اسلامی و ضد ملی کودتاگران حمایت میکنند؟ صلاحیت اظهار نظر در مورد دولت در زمینههای ولایتمداری و عدالتخواهی را دارند؟ چرا آقایان نمیخواهند یک بار برای همیشه به واکاوی موضع گیریهای خواص بیبصیرت در حوادث بعد از انتخابات بپردازند؟ چرا اراده جدی برای موضع گیری شفاف و جدی در قبال کودتاگران وجود ندارد؟ آیا بهتر نیست در مسائلی این چنینی به سراغ کسی رفت که خود از این اتهامات مبرا است و موضع گیریهایش فارغ از عقدههای سیاسی و جناحی و قدرت طلبی باشد؟ آیا درست است عقده گشاییهای شکست خوردگان از اراده ملت بر علیه رییس جمهور را انتقاد بنامیم؟
- آیا اگر هدف شما این است که با تمرکز بر روی عملکردهای جزیی دولت باعث انحراف افکار عمومی از فتنه گریهای خواص بی بصیرت و موضع گیریهای ذلت بار امثال... شوید، بهتر نیست لااقل نقدهایتان کارشناسانه و فارغ از حب و بغض باشد؟ آیا براستی هدف وسیله را توجیه می کند؟
- اما نکته جالب این ماجرا دلسوزی آقایان و ترس آنها از3 مساله مهم است:
1- پیدایش جریان اصولگرایی منحرف
2- اصولگرایی منهای روحانیت
3-اصولگرایی منهای قالیباف ولاریجانی
در دو مورد اول مشاهده میشود که متاسفانه دوستان رسانهای حامی شهردار به خوبی نقش پوشش خبری این جریان را بر عهده گرفتهاند. اصولگرایی منحرف چیزی نیست جز گسترش دایره اصولگرایی به نحوی که کارگزاران و برخی چپ سیاسی و شکست خوردگان از اراده ملت در آن جای بگیرند. اصولگرایی منهای روحانیت آقایان را نیز به اصولگرایی منهای ولایت تعبیر میکنیم که بر خلاف فرمایشات رهبر معظم انقلاب، تخریب دولت را در دستور کار قرار دادهاند و از هر مساله پیش پا افتادهای و به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی« مسائل فرعی و در جه2» چنان غول خبری میسازند که تو گویی عنقریب قرار است احمدی نژاد سوار بر تانک به تصرف بیت رهبری بپردازد و از همین راه عملاً پروژه "رویارویی دولت مقابل رهبری" را کلید زدهاند.
اما در مورد مساله سوم بهتر است اصولگرایی را تعریف دوبارهای کنیم. بی شک اصولگرایی با حمایت از موسوی در انتخابات و فرستادن پیام تبریک ناسازگار است. اصولگرایی واقعی در انتخابات اخیر احمدی نژاد بود نه موسوی. آقایان نامبرده چه کمک و همتی در پیشبرد اهداف سیاسی جریان اصولگرای ملی- مردمی داشتهاند؟ در قبال موضعگیری حوادث بعد از انتخابات چه موضع جدی داشتهاند؟ ملاک اصولگرایی برای ملت ایران سخنان رهبر معظم انقلاب و نیز عملکرد افراد است نه ادعای یک سایت یا فعال سیاسی. با صدها ساعت مصاحبه و حمایت از نظام و رهبری نمیتوان در زمره اصولگرایی قرار گرفت. به عمل کار برآید به سخنرانی نیست.
- در پایان بار دیگر از دوستان رسانهای خواهشمند است ابتدا تکلیف خود را با حامیان کودتای شکست خورده اعلام کنند. بهتر است امثال اکرمی و خباز ابتدار نظر صریح و انتقاد جدی خود را نسبت به عوامل کودتا یعنی: موسوی- خاتمی و کروبی مشخص کنند و آنگاه در مقام نقد جریان ایرانی- اسلامی اصولگرایی ناب برآیند