خانم میلیشیا! دروغ دیگر بس است

نامه یک آشنا به همسر تاج زاده: خانم میلیشیا! دروغ دیگر بس است
خانم میلیشیا که در اوج مبارزه ! سینما وتئاترش ترک نمی شود آنهم بدون همسرجان ، چاره ای جز این ندارد!

م میلیشیا این روزها فراغ همسرجان مجرمش را بهانه کرده و اوقات بیکاری خود را به سفارش عریضه به این نویسنده و آن نویسنده می گذراند ، چرا که نه ، صدقه سری این انقلاب وامام و شهداء سود حسابهای بانکی متعدد و سرمایه گذاریهای کلان اقتصادی که بالغ بر چندین میلیون درماه است و حاصل 30 سال خدمات ! همسرجان به این نظام محسوب می شود سرموعد می رسد، کارهای منزل و بیرون از منزل را هم که مُریدان ! ( مستخدمان ) حزبی از کارهای ریز و دُرشت انجام می دهند ، خُب کاری و دغدغه ای باقی نمی ماند که وقت گرانبهای ! خانم میلیشیا را بگیرد پس چه بهتر که سرخود را با دروغ پردازی و فتنه گری پُرکند بالاخره هم فال است و هم تماشا.
خانم میلیشیا این بار درعریضه چهاردهم با دعای روز هیجدهم ماه مبارک رمضان آغاز کرده و چه دعای مناسبی من هم با همین دعا خانم میلیشیا را متذکر می شوم.
دراین دعا ازخدا می خواهیم که با برکات  سحرهای ماه مبارک رمضان ما را متنبّه سازد و از خواب غفلت بیدار نماید و قلب ما را به روشنی انوارش منوّر سازد و اعضاء و جوارحمان را تابع آثار آن سازد .
خانم میلیشیا باید بداند استجابت دُعا دوسر دارد اول ازجانب بنده است که باید صادقانه و خالصانه به درگاه خدا آمده باشد و ازعمق جان از اعمال گذشته خود پشیمان باشد سپس خداوند منان اجابت نماید . حال من از خانم میلیشیا می خواهم کلاه خود را قاضی کند لااقل با خود صادق باشد که آیا صادقانه و خالصانه به درگاه خدا آمده و واقعاً از گذشته خود پشیمان است اگر چنین است چرا بلافاصله درادامه همین نامه دروغ گفته و علّت بازگشت همسر جانش را به زندان شکایت از سربازان گمنام امام زمان عنوان نموده درصورتیکه او بهترازهرکسی می داند که همسر جانش با تمارض توانسته بود سه ماه مرخصی استعلاجی از زندان بگیرد و قوه قضائیه نیزبا سعه صدر اغماض نمود تا این سه ماه سپری شود هرچند که همسرجان صادق ! و پاک نهاد ! دراین سه ماه با دیسک کمر! بیش ازهر زمان درجنب و جوش بود که واقعاً دردنیا نو براست یک زندانی امنیتی با جرم کودتا درچنین مرخصی طولانی مدت بسر ببرد و همواره به جرائم خود نیز ادامه دهد ، من نمی دانم چه زمانی قوه قضائیه ما صبرش تمام خواهد شد و طبق وظیفه قانونی اش اتهام های جدید را به این اراذل سیاسی تفهیم خواهد کرد چرا که طبق وظیفه قانون مجازات اسلامی تکرار جرم عقوبتش شدید تر خواهد بود واین اوباش سیاسی نیز همچنان ادعا های دروغ خود را تکرار می کنند بدون اینکه سندی ارائه دهند و خیالشان راحت است که حکمشان تغییر نخواهد کرد و مدت محکومیتشان افزایش نخواهد یافت .
من نمی دانم قوه قضائیه تاکی ، سنگها را بسته و سگها را آزاد خواهد گذاشت  ، سگهائی که برای غریبه ها دُم تکان می دهند و پاچه اهالی خانه را می گیرند البته راز این پُرروئی معلوم است و آن اینکه جماعت منافق روزهای اوّل بازداشت انتظار اعدام داشتند و چون سعه صدرنظام را دیدند ازفرط خوشحالی به هم تبریک گفتند و فتنه را از سر گرفتند. البته دور نیست آن روزی که امت حزب الله طبق وصیت نامه امام خود رأساً عمل نماید و جریان نفاق جدید را نیز به زباله دان تاریخ پرتاب کند .
خانم میلیشیا که در اوج مبارزه ! سینما وتئاترش ترک نمی شود آنهم بدون همسرجان  ، چاره ای جز این ندارد چون از فراغ همسرجان دلتنگ است و باید وقتهای خالی خود را با تفریحات سالم پُرنماید.
بیچاره آن جماعتی که لیدرشان خانم میلیشیا وهمسرجان مبارزش! می باشند.
آنهم چه مبارزی که درزندان حاضر است دست مأمورین را ببوسد تا او را آزاد کنند وقتی آزاد می شود به خاطر سودای جایگزینی بهزاد ، هوائی می شود ونقش مسعود رجوی را بازی می کند تا خانم میلیشیا نیزنقش مریم رجوی را ایفا نماید وپادگان اشرف 2 را درکشورهائی مانند مالزی دائرنمایند تا این بار به رنگی دیگر جوانان ساده لوحی را درتور خود گرفتارسازند ، کافی است این جوانان سوابق خانم میلیشیا وهمسرجان اورا قبل از انقلاب بررسی کنند تا معلوم شود که تا آستانه انقلاب با دوستان مجاهد! خود دریک سنگر بودند امّا طی یک تقسیم کار ایشان به درون نیروهای انقلاب نفوذ کردند تا درهنگام مقتضی مأموریت خود را انجام دهند نفوذیهای منافقین دو گروه بودند گروهی مانند کشمیری و کلاهی و افجه ای وظیفه ترور یاران امام را داشتند گروه دیگر مانند خانم میلیشیا و همسرجان  وظیفه نا کارآمد سازی نظام و انقلاب و نهایتاً فروپاشی از درون را عهده دار شدند ، یک بار درسال 76 گمان کردند که زمان کشف نقاب است لذا آنچه دردل داشتند به زبان آوردند و برای خوش رقصی درمقابل اربابان خود یعنی مقامات کاخ سفید همه حریمهای دینی و اخلاقی را درنوردیدند تا جائیکه صراحتاً گفتند ما می خواهیم حقمان را از خدا بگیریم، گفتند امام زمان را نیز استیضاح خواهیم کرد ، گفتند حکومت امام حسین (ع) نیز نامشروع است گفتند اگر امام حسین (ع) درکربلا کشته شد به خاطر خشونت پدرش علی (ع) درجنگهای صدراسلام بود و هزاران از این اهانتها که توسط خانم میلیشیا و همسرجان و دوستانشان آشکارا بیان شد تنها به این دلیل بود که گمان می کردند به قول نوری زاد عوام ، چینی       نازک نظام ترک برداشته و حال که اینگونه است بگذارما هم سنگی بزنیم تا درشکستن آن سهیم باشیم و به ارباب نیز نشان دهیم که ، ببین ما هم به این چینی ترک خورده سنگ زدیم مبادا سهم ما فراموش شود.
امّا خیلی زود فهمیدند که رأی مردم به آنها دلائل دیگری داشته و حال که ماهیتشان برای مردم آشکارشده طرد می شوند لذا شکستهای سریالی از انتخابات شوراهای دوّم آغاز شد و دیگر هرچه این جریان نفاق شماره 2  ،به آب و آتش زدند نتوانستند مردم را فریب دهند و قطعاً من بعد نیز با هر نقابی ظاهر شوند قادر نخواهند بود که مردم را فریب دهند چه نامه های خود را با دعا شروع کنند و چه اشک تمساح بریزند . مگر این مردم ولایتمدار هتاکان به ائمه (ع) را فراموش می کنند اگر روزی این مردم ،  جنایات ولعن شمر ویزید وابن زیاد و معاویه و دیگر هتاکان حریم اهل بیت را فراموش کردند ، لعن برخانم میلیشیا وهمسرجان و دوستانش را هم فراموش خواهند کرد. حال خانم میلیشیا ! چناچه در ابتدای نامه های خود کل قرآن را هم بنویسید و به قول امام راحل ، زاهد زمانه هم بشوید، نمی توانید ماهیت نفاق آلود خود و همسرجان را بپوشانید.