خط خشونت

خط خشونت

خط خشونت

بار دیگر چهره قبیح خشونت دیوصفتانی که در زیر لوای دشمنان قسم‌خورده انقلاب همواره دست به رفتارهای غیرانسانی می‌زنند، رخ نمایاند و توطئه‌ای دیگر را در زاهدان رقم زد. درشرایطی که مردم مظلوم سیستان و بلوچستان پس از دستگیری و مجازات ریگی و عوامل او یک‌بار دیگر طعم شیرین عدالت نظام را چشیده و از عملکرد دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور ابراز خرسندی می‌کردند، این حادثه توانست کام شیرین آنها را تلخ نماید. بر این اعتقادیم که انفجار در مسجد جامع زاهدان و تعرض به مکانی که بیت‌الله همه مسلمین اعم از شیعه و سنی است، خطی است که نباید آن‌ را برای مقابله با تفکری که تنها منتسب به شیعه است دانست، بلکه انفجار یک مسجد به منزله تخریب همه ارزش‌های دینی مسلمانان ـ شیعه و سنی ـ است و این نشأت گرفته از تفکری است که به فراخور موقعیت زمانی و مکانی همواره در طول تاریخ اسلام توسط عوامل زخم‌خورده دنبال می‌شده است و در طول اعصار گذشته بدون هیچ تغییر ماهوی در اصل موضوع، تنها با بهره‌گیری از القاب و عناوین مختلف مورد استفاده قرار می‌گرفته است. مهم فراهم شدن بستر ظهور چنین جریان‌هایی است، خواه این جریان فکری شیطانی درقالب القاعده عینیت یافته و برای ایجاد خط ترور و کشتار مردم در کشوری همچون عراق برنامه‌ریزی و عملیات تروریستی انجام دهد یا همانند رفتار آن سرباز امریکایی در افغانستان، کمترین حقوق شهروندی را برنتابیده و با زیر پاگذاشتن همه ارزش‌های انسانی، هر روز با شعار دموکراسی، آزادی شهروندان افغانی را به مسلخ برده و موجب به مخاطره انداختن امنیت آنها گردند.
روز پنج‌شنبه زاهدان و مسجد جامع این شهر با دوهدف مورد حمله تروریستی بدخواهان قرار گرفت، از یک‌سو این اقدام وحشیانه را باید محصول دشمنی دشمنانی دانست که هیچ‌گاه نخواسته‌اند ارادت مردم مسلمان کشورمان اعم از شیعه و سنی به خاندان نبی‌مکرم اسلام(ص) در مراسم اعیاد یا عزاداری آن بزرگواران را درک و باور کنند، چرا که آشکارا می‌بینند اشتیاق دین‌باوران به این خاندان و تأسی از سیره آن بزرگواران و الگوگیری از آنان در زندگی سیاسی و اجتماعی مردم، همواره منشأ تحولات بزرگ فردی و اجتماعی بوده است و از سوی دیگر، شاهد دست‌های ناپاکی هستیم که با توسل به هر ابزار خشونت‌آمیزی درصدد به چالش کشاندن وحدت شیعه و سنی و امنیت در کشور هستند. مگر می‌توان بین این اقدامات تروریستی با رفتارهای سرویس‌های جاسوسی امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی درمنطقه خاورمیانه به‌ویژه در ایران اسلامی درطول یک‌سال گذشته آن‌هم با وجود استنادات روشنی همچون اعترافات صریح معدوم عبدالمالک ریگی، پیوند برقرار نکرد. هر دو یک هدف را ولی درمقیاس متفاوت دنبال می‌کنند. ربایش انسان‌ها و شکنجه آنها توسط سرویس‌های جاسوسی امریکا و رژیم صهیونیستی به همان میزانی نفرت‌انگیز است که کشتار ده‌ها نفر دوستدار اهل بیت(ع) که برای برگزاری جشن حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) در مسجد جامع زاهدان گرد هم آمده بودند. نباید فراموش کرد که در پشت همه این انفجارها، ترورها، ربایش‌ها، شکنجه‌ها و حتی فشارهای سیاسی سلطه‌گران در بستر تحریم کشورهای مستقل، یک هدف دنبال می‌شود و آن ایجاد تنش درمیان مردمی است که تاکنون به خواسته‌های نامشروع سلطه‌گران خارجی و پیاده نظام آنها در داخل پاسخ منفی داده‌اند.
ناگفته پیداست که خط انفجار، ترور و ایجاد رعب و وحشت درمیان مردم شیعه و سنی یک اقدام کاملاً سازماندهی شده است تا قدرت‌های مداخله‌گری که به‌رغم یک سال برنامه‌ریزی برای شکست جمهوری اسلامی، در این خواسته خویش ناکام مانده بودند، بتوانند با اجرای چنین سناریوهای غیرانسانی، شکست اطلاعاتی خود را در دستگیری عبدالمالک ریگی، عطارزاده و شهرام امیری جبران کرده باشند و هم‌اینک با تحریک قومیت‌ها در زاهدان، از خاکستر فتنه در این منطقه، آتشی را برافروزند و دور جدیدی از فعالیت‌های گروه‌های نوظهور را همچون گروه منحرف ریگی سازماندهی و مدیریت کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد